کارآفرینی موضوعی است که این روز ها بسیار شنیده میشود.تا به حال پیش آمده که باید کاری را شروع کنید اما مدت هاست که درجا می زنید و اقدام نمی کنید؟تا حالا شده یک ایده عالی داشته باشید اما آن را عملی نکرده باشید؟ و ببینید که یک نفر دیگر همان کار را انجام داده است؟برایتان پیش آمده به خودتان بگویید ای کاش چند سال پیش از فلان موقعیت استفاده میکردم؟اگر چنین احساساتی را تجربه کردید، باید بگویم که شما هم تبدیل به نیروی کار شدید!!! و لازم است درباره کارآفرین و کارآفرینیبیشتر بدانید.
اینها مهمترین موضوعات کارآفرینی هستند. اگر میخواهید در رابطه با این موضوعات بیشتر بدانید حتما این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
مهارت های کارآفرینی، موقعیت های حرفه ای
این مقاله راهنمایی یافتن شغل نیست، چرا که در مقاله دیگری به نام پر درآمدترین شغلهای دنیا آن را طور کامل مورد بررسی قرار دادهایم؛ اما در این مقاله، با استراتژیهایی آشنا می شوید که به شما کمک می کنند مزیت رقابتی به دست آورید و به موقعیت های حرفه ای بهتری دست پیدا کنید.
موفقیت و رشد آینده شما به درک و به کارگیری این استراتژی های کارآفرینانه بستگی دارد. مطمئن باشید اگر شما هم، ارزشها و راهنماییهایی را که در ادامه نوشته شده است به کار بگیرید، مشکلات بیشتری را در زمان کم تری حل خواهید کرد.
کارآفرینی، جوهر و ذات آفرینش
همه انسانها کارآفرین هستند. نه به این دلیل که شرکتهایی تأسیس کنند تا این گونه شناخته شوند، بلکه اشتیاق برای ساختن و پدید آوردن، در DNA انسان نهفته و رمز گذاری شده است و به وجود آوردن جوهر و ذات کارآفرینی است.
نیاکان ما در غارها باید خودشان را سیر می کردند، آنها باید قوانین زندگی ایجاد می کردند، آنها بنیان گذاران زندگی خودشان بودند.
اما ما قرنها پس از آنها، فراموش کردیم که کارآفرینی در خون ماست، درست از وقتی تمدن پدید آمد، این روند متوقف شد. چون با ما همانند نیروی کار رفتار شده بود.
ما برای سازگاری با چالش های زندگی حرفه ای امروز، باید غرایز کارآفرینیمان را دوباره کشف کنیم و آنها را در مسیر موفقیت و رشد به کار بگیریم .
تعریف کارآفرینی
واژه کارآفرین بسیار انعطاف پذیر است. به همین دلیل دیدگاهها و تعاریف متعددی درباره ی آن وجود دارد. کافی است در هر موتور جستجویی این واژه را جستجو کنید تا به چند نمونه از تعریف کارآفرینی و فهرستی از ویژگی های کارآفرینان برسید.
کارآفرینی یا (Entrepreneurship) واژه ای نسبتاً قدیمی است که ریشه ای فرانسوی دارد و از کلمه (کارآفرین، Entrepreneur) به معنای ” متعهد شدن ” نشأت گرفته است.
به فرآیند خلق ارزش جدید ( مادی یا معنوی ) از طریق یک تلاش متعهدانه با در نظر گرفتن ریسک های ناشی از آن اطلاق می شود.
این کلمه حدود 300 سال قدمت دارد و نخستین کسانی که واژهی کارآفرین و مفهوم کارآفرینی را مورد توجه قرار دادند، اقتصاددانها بودند.
اصطلاح کارآفرین در معنا و مفهوم فعلی را اولین بار ” ژوزف شومپیتر ” به کار برد که او را پدر علم کارآفرینی می نامند.
تعریف کارآفرینی از نگاه ژوزف شومپیتر :
عصاره کارآفرینی در درک و بهره برداری از فرصتهاست. شومپیتر به تدریج در سیاست هم ورود پیدا کرد و بعد از آن، تعریف های بعدی اش کمی جنبه کلان تر به خود گرفت. به عنوان مثال تاکید می کرد که کارآفرینان کسانی هستند که اقتصاد و سازمانها را زنده می کنند.
البته نگاه شومپیتر به کارآفرینی صرفاً در این تعریف خلاصه نمی شد. او ابعاد کارآفرینی را فراتر از مفهومِ فرصت جویی و فرصت پروری می دید. شومپیتر به رابطه بین کارآفرینی و نوآوری توجه ویژه ای داشت.
او پنج شیوه نوآوری را مد نظر داشت :
- معرفی یک کالای جدید
- به کارگیری یک شیوه جدید برای تولید یک محصول قدیمی
- ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود
- کشف و به کارگیری یک منبع جدید برای تأمین مواد اولیه
- ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود
او چنان دقیق به ویژگی های کارآفرینان و شیوه های عملکرد آنها می پردازد که امروزه در نوشته های آکادمیک، گاهی به جای اصطلاح تعریف کارآفرینی توسط شومپیتر از اصطلاح کلی ترِ کارآفرین شومپیتری استفاده می کنند تا تمام آنچه او مد نظر داشته حفظ شود و از قلم نیافتد.
تعریف کارآفرینی از نگاه مایکل بلومبرگ :
مایکل بلومبرگ، شهردار شهر نیویورک و مؤسس شرکت بلومبرگ، این دیدگاه را به صورت زیر مطرح کرد:
کارآفرین بودن اصلاً به راه اندازی کسب و کار محدود نمی شود. کارآفرینی نگرشی جدید به جهان پیرامون است.
دیدن فرصتهایی که از دیدگاه دیگران، مانع به حساب می آیند و ریسک پذیری، درست در زمانی که دیگران خطرات را رد می کنند.
واژه کارآفرین، دربردارنده معنای موفقیت است .
تعریف کارآفرینی از نگاه هوارد استیونسِن :
یکی از جامعترین تعاریفی که در دانشگاه بازرگانی هاروارد مورد استفاده قرار می گیرد.
هوارد استیونسن، استاد مطرح دانشگاه هاروارد، این دیدگاه را به صورت زیر مطرح کرد:
کارآفرینی پیگیری فرصتهاست، پیگیری فرصتهایی که فراتر از منابعی هستند که امروز در دسترس داریم.
آیا شما ذهنیت کارآفرینی دارید؟
علیرغم اینکه کلمه کارآفرین و مفهوم کارآفرینی، ساده و قابل درک به نظر میرسد، اما همانطور که در بالا دیدید، کماکان تعریف واحد و جهان شمولی از کارآفرینی وجود ندارد، تعریفی که مورد اتفاق نظر همگان باشد.
خواه شما دکتر، وکیل، معلم یا مهندس یا اینکه خودتان صاحب کسب و کار باشید، امروزه لازم است به خودتان به عنوان کارآفرینی نگاه کنید که زمام دار یک زندگی است.
بهترین کارآفرینها به رویا پردازی بسنده نکردند. آنها دست به کار شدند و آینده ای را که تصور کرده بودند، ساختند.
همچنان که با هر تغییری فرصت های جدیدی به وجود می آید، چالش های جدیدی نیز ایجاد می شود. آنچه که اکنون مورد نیاز است یک ذهنیت کارآفرینانه است. فرقی نمی کند شما برای یک شرکت با 10 کارمند کار می کنید یا یک شرکت بزرگ بینالمللی ، مؤسسه عامالمنفعه ، سازمان دولتی یا هر سازمان دیگری، اگر به دنبال این هستید که فرصت های تازه ای کسب کنید و از پس چالش های چشم انداز کاری به هم ریخته امروزی برآیید، لازم است در هر موقعیتی تک رو باشید آنچنان که گویی در حال مدیریت شرکتی نوپا هستید، که در واقع همان شغل شماست.
برای کسب موفقیت و رشد حرفه ای در دنیای امروز، لازم است استراتژیهایی را به کار ببرید که کارآفرینان از آن استفاده می کنند. عموم کارشناسان و حتی عامه مردم، از کارآفرینان انتظار دارند که این صفات را داشته باشند.
ویژگی های مشترک کارآفرینها
- خلاقیت
- نوآوری
- آینده نگری
- جرأت ریسک کردن
- ارزش آفرینی
- انعططاف پذیری
- سرمایه گذاری بدون ریسک
- خودکنترلی
1_ خلاقیت
کارآفرین، باید درجه اول خلاق باشد. خلاقیت عنصری برای مقایسه بین یک فرد عادی و یک فرد کارآفرین است.
اکثراً اینطور فکر میکنند که خلاقیت یک ویژگی ذاتی و ارثی است که تنها برخی افراد با آن متولد می شوند. اما امروزه ثابت شده است که این توانایی در نوع بشر عمومیت دارد و همه در هنگام تولد، به درجات گوناگون دارای این استعداد هستند. در تعریف خلاقیت مفهوم تازگی و نو بودن به همراه ارزشمند و مناسب بودن مشترک می باشد.
گیلفورد در کتاب خود تحت عنوان ماهیت هوش انسانی (The Nature of Human Intelligence) دو عامل” تفکر واگرا ” و ” تفکر همگرا ” را از یکدیگر جدا می کند و کلیه خلاقیت را در ” تفکر واگرا ” می داند.
تفکر واگرا (Divergent Thinking) تفکری است که به جهان مختلف سیر می کند و برای حل مسئله به خلق راه حل های بسیار متنوع، متفاوت و نوین می پردازد .
برعکس در تفکر همگرا (Convergent Thinking)، فرد می کوشد تا با ادغام اطلاعات به روش منطقی فقط به یک پاسخ صحیح برسد.
2_ نوآوری
نوآوری از اعمال کلیدی در این فرآیند به شمار می رود. نوآوری فرآیند اجرای خلاقیت یا به عبارتی تحقق بخشیدن و عملیاتی کردن ایده های نو و به طور کلی تبدیل خلاقیت به نتیجه عینی است.
کارآفرینان توانایی دیدن ، تشخیص و ایجاد فرصتها را در خود پرورش می دهند، حال آنکه دیگران فقط مشکلات را میبینند.
نوآوری به قدری ضروری است که میتوان ادعا نمود کارآفرینی بدون آن وجود ندارد و خلاقیت نیز بدون نوآوری نتیجه ای را حاصل نمی نماید.
این سخنرانی که توسط ناوی راجو (Navi Rdjou) ارائه شده، درباره محدودیت منابع در مواجهه با حل مسئله است. تماشای این سخنرانی به خصوص برای مواقعی که تصور میکنید به بن بست رسیدهاید و کار دیگری نمیتوانید انجام دهید، بسیار عالی است.
3_ آینده نگری (پیش بینی آینده)
کارآفرینان یک احساس و تعریف درست از جستجوی فرصتها دارند. آنها پیش رو را نگاه میکنند و کمتر نگران آنچه دیروز انجام دادهاند و آنچه فردا باید انجام دهند، هستند. آنها مایل به بازگشت به گذشته و خوشحالی به سبب موفقیتهایشان نیستند.
کارآفرینان واقعی بر آینده تمرکز میکنند. بتکروس میگوید: از آنجایی که شما یک شرکت را رشد و توسعه میدهید، اهداف شما متعالی تر خواهد شد و تمایل به توسعه بیشتر پیدا میکنید. کارآفرینان، جایی که بیشتر مردم فقط مشکلات و غیرممکنها را می بینند، پتانسیلها را می بینند و سرانجام، افکارشان تبدیل به موفقیتهای بزرگ برای آنها می شود. در حالی که مدیران دربارهٔ منابع در دسترس نگران هستند.
کارآفرینان، علاقهمند به کشف و سرمایهگذاری در فرصتها هستند.
4_ جرأت ریسک کردن
کارآفرینان بزرگ همواره آدمهای ریسک پذیری بودهاند. ما اغلب شکست های خود را به گردن ریسک می اندازیم .
ما معمولاً چیزهایی مثل از دست دادن پول در بازار بورس یا موتور سواری بدون کلاه را به عنوان ریسک تلقی می کنیم. اما واقعیت این است که خطر کردن، دشمن کسی نیست!
در حقیقت هوشمندانه ریسک کردن پیش نیاز استفاده از فرصت های طلایی است.
همیشه بر سر فرصت های طلایی رقابت وجود دارد. به همین دلیل اگر هوشمندانه ریسک کنید فرصتهایی را به دست میآورید که دیگران آنها را از دست میدهند .
جایی که که دیگران چراغ قرمز را می بینند، چراغ برای شما سبز است .
بعضی از کارآفرینان آدم های اهل ریسکِ غیر منطقی ای هستند. درست مثل بعضی گاوچرانها که حاضرند برای دنبال کردن آرزوهای احمقانه خود سر مزرعه شان شرط بندی کنند.
اما آنچه کارآفرینان بزرگ را از این گروه متمایز میکند، تحمل آنها برای خطر کردن نیست. بلکه توانایی آنها برای ارزیابی و مدیریت آن به صورت مدبرانه است. آنها فقط فرصت هایی را دنبال می کنند که مزایای آنها به معایب احتمالی بیارزد، این یکی از مهارت های کلیدی است که کارآفرینان را موفق می کند.
5_ ارزش آفرینی
کارآفرین کسی است از هیچ، خلق ارزش میکند. آنچه یک کسب و کار را ماندگار می کند، ارزش آفرینی است. اگر نگران موقعیت شغلی خود هستید، به دنبال ایجاد یک ارزش باشید. ارزش آفرینی به شکلی که بازار حاضر باشد هزینه آن را پرداخت کند.
موفقیت شکننده و زود گذر است. لحظه ای که فکر میکنید موفقیتتان تا ابد ادامه دارد، همان لحظه ای است که رقیبی به جلو جهش می کند و جای شما را می گیرد. اگر چه ما خوش بین هستیم اما باید چالاک باشیم و همیشه حس کنیم در ابتدای کار هستیم.
6_ انعطاف پذیری
آنچه را که فکر می کردید در مورد دنیای کار می دانید، فراموش کنید. قوانین تغییر کردهاند. شکاف بین آن دسته از افراد که قوانین کاری جدید را می دانند با آنهایی که به راه های قدیمی محکم چسبیده اند و بر مهارت های اولیه و محدود تکیه میکنند، روز به روز در حال افزایش است.
سؤال این است : شما جزو کدام دسته هستید؟
در واقع شما دیگر نمیتوانید روی آموزشی که توسط کارفرما داده میشود حساب کنید، شما هرگز نمی دانید در آینده چه خواهد شد، اطلاعات شما محدود است، منابع محدود هستند، رقابت شدید است، دنیا در حال تغییر است.
این به این معنای آن است که شما باید پیوسته خود را با شرایط وفق دهید و اگر این کار را انجام ندهید، نه فقط کارفرمای شما بلکه هیچ کس وقتی که به دلیل انعطاف ناپذیری و ادامه مسیر اشتباه، منابعتان را از دست بدهید از شما حمایت نخواهد کرد.
در حقیقت مهم نیست که شما در چه شهری زندگی میکنید یا این که دقیقاً چه نوع کاری انجام میدهید، تلاش کنید انعطاف پذیر باشید به آن معنا که توانایی وفق دادن با تغییراتی که پیوسته رخ می دهند را داشته باشید.
7_ سرمایه گذاری بدون ریسک
کارآفرینان میدانند که برای رسیدن به موفقیت باید آموزش ببیند. این آموزش ها متفاوت است چه شرکت در دوره یا خواندن کتاب و مجله ای که اطلاعات و دانسته های آن ها را افزایش میدهد. آن ها میدانند که باور اینکه همه چیز را میدانند یعنی مرگ کسب و کار خودشان به همین علت دائماً در حال کسب اطلاعات و یادگیری هستند.
با هزینه هایی که برای شرکت در دوره یا خرید کتاب و مجله و غیره میدهند در واقع روی خود سرمایه گذاری میکنند. چه بسا با خواندن نکته ای کوچک از یک کتاب تحول بزرگی را در کسب و کار خودشان بتوانند ایجاد کنند که درنتیجه آن رسیدن به سود بیشتر میشود. این نوع از هزینه کردن ها برای آموزش یعنی سرمایه گذاری بدون ریسک انجام دادن.
8_ خود کنترلی
کارآفرینان موفق به ویژگی مثبتی مانند خود کنترلی رسیده اند. افرادی که دارای این ویژگی هستند به ندرت پیش میآید که از واکنش ها و رفتارهایی که از خود نشان میدهند، پشیمان شوند.
خود کنترلی به کارآفرینان کمک میکند تا تصمیمات را بر اساس فکر و تامل بگیرند و عجله ای در اجرای طرح و ایده نا پخته نمی کنند. از آن جایی که عوامل زیادی مانند: اطرافیان و احساسات در تصمیم های مهم انسان تاثیر گذارند، خود کنترلی و تسلط داشتن میتواند از تاثیر این دو بکاهد تا بر اساس احساسی شدن و یا تحت فشار قرار گرفتن دست به انجام کارهای اشتباه نزنند.
کارآفرینی ذهنیتی برای زندگی!
باید به این نکته مهم توجه کرد که کارآفرینان، شخصیتهای منحصر به فردی نیستند که بتوان از قبل پیشبینی کرد که چه کسی کارآفرین میشود و چه کسی نمیشود.
در واقع ویژگیهای کارآفرینان بسیار متنوع است. هر کس بدون در نظر گرفتن سن، سابقه، جنسیت، رنگ پوست، ملیت یا دیگر مشخصهها میتواند یک کارآفرین شود و هیچ محدودیتی در این باره وجود ندارد.
در واقع چیزی که امروزه اهمیت دارد داشتن یک ذهنیت کارآفرینی است .
در شرایط فعلی، آسانسور در تمام طبقات پر و شلوغ است. بسیاری از افراد جوان که خیلی از آنها تحصیلات بالایی دارند، در طبقات پایین ماندهاند، کارهای خوبی ندارند یا بیکارند.
رونالد براون اشتاین می گوید: (به جای پیشرفت در یک حرکت منظم و هماهنگ ، هر فرد بر روی پای دیگری قدم می گذارد و سعی می کند که جای او را بگیرد.)
با این شرایط این وظیفه شماست که خودتان را آموزش دهید و بر روی خودتان سرمایه گزاری کنید و نوآور بودن خود را حفظ کنید و در پی ایجاد یک مزیت رقابتی باشید. این راهبرد ها در هر سطح کاری که باشید، بسیار با ارزش است. هر که هستید و هر چه میکنید، میتوانید همانند یک شرکت نوپا فکر کنید.
کلام پایانی
این مهارتها تنها به شغل و کار مربوط نیست و به ایده های کارآفرینی هم محدود نمیشود. استراتژی های کارآفرینیِ ما به شما کمک میکند چگونه به وسیله سازگار شدن به ثبات سالمی در شغلتان برسید. باید بدانید که سازگاری و وفق یافتن موجب ثبات میشود.
این استراتژی های کارآفرینانه شغلی، جادوی نیستند. اما به شما کمک میکنند که در آسانسور شلوغ به سمت بالا حرکت کنید و نه تنها در دنیای کاری امروز دوام بیاورید بلکه در آن کامیاب هم بشوید.
تلاش کنید که در زندگیتان پیشرفت کنید، وگرنه فرصت را از دست می دهید. اگر در حال رشد نباشید، درجا می زنید. اگر رو به جلو حرکت نمی کنید، مطمئن باشید که در حال حرکت رو به عقب هستید، زیرا دنیا همیشه در حال تغییر است.
پس بیاید به جلو حرکت کنیم؛ شما یک شرکت نوپا دارید که باید هدایتش کنید.
رویاهایتان را دنبال کنید، آنها راه را بلدند…
- ۰ ۰
- ۰ نظر